قصه دو مرد را بازگو می‌کند که از شهر فرشتگان (لس آنجلس) به تهران می‌آیند و یکی پی مادربزرگ مریضش آمده و نامش ژوبین است (با بازی ژوبین رهبر) و دیگری نامش بهروز است (با بازی پرویز پرستویی) که پی مرگ پدرش آمده است. بهروز دنبال آثار نقاشی بجا مانده از کلکسیون پدرش آمده و خودش یک نقاش فرانسوی است. بعدتر اما کاشف به عمل می‌آید که بهروز حقه باز است و دروغ می‌گوید و هویت دیگری دارد. او سال‌ها پیش به همراه پدرش از ایران فرار کرده بودند و پدرش با نارو زدن به او، تابلوهای هنری یک گالری را دزدیده و به ایران بازگشته و…

این محتوا فقط برای کاربران می باشد.
ورود به سیستم اکنون بپیوندید
این محتوا فقط برای کاربران می باشد.
ورود به سیستم اکنون بپیوندید